می شود سخت ترین مساله آسان باشد
پشت هر کوچه ی بن بست خیابان باشد
می شود حال بدِ ثانیه ها خوش باشد
شهر هم غرقِ همآغوشیِ باران باشد
گیرم این عشق که آتش زده بر زندگی ات
بعد جان کندنِ تو شکل گلستان باشد
بعد یک عمر به ویرانه ی تو برگردد
تا درین شعر پر از حادثه مهمان باشد
گیرم این دفعه که برگشت، بماند…نرود
گیرم از رفتنِ یک باره پشیمان باشد
فرض کن حسرت پاییز تو را درک کند
روز برگشتن او اول آبان باشد
بی خیالِ غم هر روزه، چرا که دل من
مثل ریگی ست که در کفش تو پنهان باشد
آبان ماهی عزیزم تولدت مبارکمون باشه
تو ,یک ,باشدگیرم ,ی ,خیالِ ,پاییز ,باشدگیرم این ,را درک ,تو را ,حسرت پاییز ,درک کندروز
درباره این سایت